عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 1419 | dr87b |
زمان:چهارشنبه 6دی91
ساعت8الی13
آمفی تئاتر داروسازی
با حضچر اعضا شورای هماهنگی انجمن داروسازان مازندران
"بسيج دانشكده پيراپزشكي"
محفل انسی با قرآن
هر هفته روز های دوشنبه ساعت ۲۰ الی ۲۰:۳۰
مکان : نمازخانه خوابگاه ۸
از قلم تا قدم
با موضوعات:
1- اقتصاد مقاومتی و جهاد سازندگی
2- 22 بهمن و ...
3- دفاع مقدس و ...
4- جنگ نرم و..
5- حجاب و عفاف
6- بصیرت
7 - موضوع آزاد
همراه با جوایز ..
جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس اینترنتی زیر مراجعه نمایید.
www.afsaranedaneshjo.blogfa.com
این كلیپ چهار دقیقهای كه شامل بیانات بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمهالله و حضرت آیتالله خامنهای است، از این آدرس در دسترس مخاطبان قرار دارد.
![](http://img.tebyan.net/big/1391/09/771635691229207248173131742131939938206188.jpg)
اما آیا به راستی این گونه است که همیشه تر و خشک با هم می سوزند؟
جواب این سوال این است که، اگر قضاوت ها و مدیریت ها همیشه به دست انسان باشد ممکن است به خاطر بعضی از مسائل از جمله شهوت جاه و مقام و شهرت و دشمنی با بعضی از افراد، فرقی بین تر و خشک نگذارد و همه را با هم بسوزاند و به قول شاعر:
وندر او پیر و برنا هیچ کس باقی نماند آتش اندر بیشه چون افتد نه تر ماند نه خشک
چنانچه بارها و بارها حق کشی ها و نا عدالتی هایی دیده شده که ظالم و مظلوم در آن فرقی نداشته اند.
اما این مسئله هرگز در سنت های خداوند جایی نداشته و نخواهد داشت، بلکه در دادگاه عدل الهی نمونه ای را نمی توان یافت که تر و خشک با هم سوخته باشند و یا قرار باشد که بسوزند.
سوال مهمی که ممکن است با خواندن این چند خط به ذهن شما خطور کند این است که ما بارها و بارها شنیده ایم که تر و خشک با هم سوخته می شوند و اصلا صراحت آیات الهی هم روشنگر این مساله است، آنجا که خداوند متعال می فرماید:
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ: و از فتنهاى كه تنها به ستمكاران شما نمىرسد بترسید و بدانید كه خدا سختكیفر است.( الأنفال : 25)
یعنی اگر قرار باشد فتنه ای بیاید فقط کسانی را که ظلم کرده اند در بر نخواهد گرفت، بلکه همه افراد از ظالم گرفته تا مظلوم را فرا می گیرد.
برای اینکه پاسخ این سوال به خوبی روشن شود به بعضی از روایت هایی که در این زمینه وارد شده است اشاره می کنم:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خداوند هرگز تمام مردم را به خاطر گناه بعضى از آنان مجازات نمىكند، مگر زمانى كه منكرات در میان آنان آشكار گردد و دیگران در حالى كه توان انكار و برخورد با آن را داشته باشند، سكوت كنند كه اگر چنین شد، خداوند همهى آنان (خاصّ و عام) را عذاب مىكند.( تفسیر «المنار»، ج 9، ص 638 )
وقتی عذاب ها فراگیر می شود و همه مردم را فرا می گیرد که افرادی که گناهی مرتکب نمی شوند در برابر گناه دیگران بی تفاوت باشند و عکس العملی از خود نشان ندهند، که در این گونه موارد هر دو گروه ظالم و گناه کارند، چه آن گروهی که مرتکب گناه شده اند و چه آن گروهی که در برابر گناه دیگران سکوت کرده و امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده اند
و یا در روایت دیگری از امیرالمومنین علی علیه السلام می خوانیم که حضرت فرمودند:
اگر گناهى پنهانى انجام گیرد، خداوند عموم مردم را عذاب نمىكند، امّا اگر گروهى منكراتى را آشكار انجام دهند و مردم آنان را سرزنش نكنند، هر دو گروه مستوجب عقوبت مىشوند. (تفسیر اثنی عشری)
همانظور که مشاهده می کنید وقتی عذاب ها فراگیر می شود و همه مردم را فرا می گیرد که افرادی که گناهی مرتکب نمی شوند در برابر گناه دیگران بی تفاوت باشند و عکس العملی از خود نشان ندهند، که در این گونه موارد هر دو گروه ظالم و گناه کارند، چه آن گروهی که مرتکب گناه شده اند و چه آن گروهی که در برابر گناه دیگران سکوت کرده و امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده اند .
در آیات الهی نیز نمونه فراوانی از این مسئله به چشم می خورد که هیچ گاه در طول تاریخ و در میان اقوام گذشته ترو خشک با هم سوخته نشده اند که برای روشن شدن بحث به بعضی از آنها اشاره می کنیم :
1) جریان ماهیگیری بنی اسرائیل در روز شنبه
بعد از اینکه به خاطر امتحان این قوم خداوند ماهی گیری را در روز شنبه ممنوع کرد افراد به سه گروه تقسیم شدند :
الف:کسانی که اقدام به ماهی گیری کرده و امر خداوند را نادیده گرفتند.
ب:کسانی که بی تفاوت بودند و به زندگی خود مشغول بودند.
ج:کسانی که امر به معروف و نهی از منکر کردند و آنها را از این کار بر حذر داشتند.
حال وقتی زمان عذاب این گروه فرا رسید، تر و خشک با هم نسوختند و تنها کسانی که مرتکب گناه شده بودند و همچنین کسانی که در برابر گناه آنها سکوت کرده و بی تفاوت بودند مورد عذاب الهی قرار گرفتند چنانچه خداوند متعال می فرماید:
(فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذینَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئیسٍ بِما كانُوا یَفْسُقُونَ : پس هنگامى كه آنچه را بدان تذكّر داده شده بودند، از یاد بردند، كسانى را كه از [كار] بد باز مىداشتند نجات دادیم؛ و كسانى را كه ستم كردند، به سزاى آنكه نافرمانى مىكردند، به عذابى شدید گرفتار كردیم.)( الأعراف : 165)
صاعقه
2) جریان حضرت صالح
وقتی قوم ثمود در برابر پیامبر خود نا فرمانی کردند و به تعبیر قرآن کریم ضلالت و گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند صاعقه ای وحشتناک و خوار کننده آنها را فرا گرفت، اما باز در این مسئله نیز تر و خشک با هم سوخته نشدند چرا که گروه اندکی به حضرت صالح ایمان آورده بودند طبق فرموده خداوند متعال نجات یافتند :
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّیْنا صالِحاً وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْیِ یَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزیزُ : پس چون فرمان ما در رسید، صالح و كسانى را كه با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود رهانیدیم و از رسوایى آن روز [نجات دادیم]. به یقین، پروردگار تو همان نیرومند شكستناپذیر است.( هود : 66)
3) جریان حضرت شعیب
حضرت شعیب بارها و بارها قوم خود را از عواقب اقتصاد بیماری که به آن گرفتار بودند برحذر داشت و آنها را به تجارت سالم و حلال دعوت کرد و فرمود:
بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُۆْمِنینَ وَ ما أَنَا عَلَیْكُمْ بِحَفیظٍ : «اگر مۆمن باشید، باقیمانده [حلال] خدا براى شما بهتر است، و من بر شما نگاهبان نیستم.»( هود :86)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خداوند هرگز تمام مردم را به خاطر گناه بعضى از آنان مجازات نمىكند، مگر زمانى كه منكرات در میان آنان آشكار گردد و دیگران در حالى كه توان انكار و برخورد با آن را داشته باشند، سكوت كنند كه اگر چنین شد، خداوند همهى آنان (خاصّ و عام) را عذاب مىكند
اما این توصیه ها و اندرزها با تهدید حضرت به سنگسار و ... مواجه شد و وقتی عذاب الهی محقق شد در این مسئله هم تر و خشک با هم نسوختند و تنها کسانی که مجرم و گناهکار بودند مستحق دریافت عذاب الهی شدند:
وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّیْنا شُعَیْباً وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ أَخَذَتِ الَّذینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُوا فی دِیارِهِمْ جاثِمینَ : و چون فرمان ما آمد، شعیب و كسانى را كه با او ایمان آورده بودند، به رحمتى از جانب خویش نجات دادیم، و كسانى را كه ستم كرده بودند، فریاد [مرگبار] فرو گرفت، و در خانههایشان از پا درآمدند.( هود : 94)
اینها همه مسائلی بود که در دنیا اتفاق افتاده است اما در آخرت و در دادگاه عدل الهی نیز مسئله به همین شکل است و آنجا نیز با وجود اینکه همه انسان ها چه مومن و چه کافر در درون آتش و جهنم قرار می گیرند :
وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِیًّا: و هیچ كس از شما نیست مگر [اینكه] در آن وارد مىگردد. این [امر] همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است.(مریم: 71)
اما چون سنت الهی این نیست که تر و خشک با هم بسوزند و اصلا آتش هیچ گونه سنخیتی با انسان های مومن ندارد خداوند متعال در ادامه آیه می فرماید:
(ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمینَ فیها جِثِیًّا: آنگاه كسانى را كه پرهیزگار بودهاند مىرهانیم، و ستمگران را به زانو درافتاده در [دوزخ] رها مىكنیم.)(مریم: 72)
در این جا نیز با وجود اینکه همه شرائط برای سوزاندن تر و خشک با هم مهیا است اما باز مومنین و پرهیزگاران نجات پیدا می کنند و آتش فقط دامن گیر ظالمان می شود .
نتیجه
سخن اینکه ممکن است در دنیا به علت بعضی از بی عدالتی ها و سوء مدیریت ها گاهی تر و خشک با هم سوخته می شوند اما این مسئله در قانون الهی به هیچ وجه راهی ندارد و در سنت خداوند تر و خشک با هم نمی سوزند .
امین ادریسی
روی لینک زیر کلیک کنید
http://static.cloob.com//public/user_data/album_photo/2399/7194101-b.jpg
![](http://p30up.ir/up/y2rmgnf3luio4c04p1jk.jpg)
* مداومت بر خواندن زیارت عاشورا حتی همسایگان میّت را نیز از عذاب قبر رهایی میبخشد
اما چیزی که در زیارت امام حسین (ع) مهمتر است، این است که سوگواریاش (با اظهار اندوه و ناله و گریه) را زیاد کرده، نالان و خاکآلود شود و رسیدن به مقام اصحاب حضرت (ع) در وفای به حق او و شهادت در رکابش را زیاد تمنا کرده و بگوید: «یا لیتنا کنا معکم» ای کاش ما نیز در رکاب شما میبودیم. و آن را از عمق قلب و با توجه به روحانیت امام (ع) بر زبان آورده، از فضیلت و انوار و برکات آن حضرت برای قبول شدن زیارتش استمداد بطلبد و از آن حضرت قبولی زیارت و دیگر اعمالش و ملحش شدن به اصحابش را بخواهد.
و باید بداند که درِ امام حسین درِ «رحمت واسعه» است. سریع القبول و مقرون به رضاست، چون حضرت در حیات خود میفرمود: مثل احسان، مثل باران است ک هم به نیکوکار میبارد و هم به نانیکوکار.
و چه خوب است که در اینجا، به حکایتی اشاره کنم که یکی از افراد مورد وثوق از اهل علم، نقل میفرمود: آن شخص، در کودکی در میان اهل شهر خود دوستی داشت که او را میشناخت، او وقتی بزرگ شد، جزو ماموران گمرک شد. و سالها به این کار مشغول بود، تا از دنیا رفت. وقتی او را به خاک سپردند آن عالم او را در خواب دید که حالی نیکو دارد و در جایی زیبا و پر عیش و تنعم است. از او پرسید: سبب نجاتت چه بود؟! جواب داد: پس از مردنم به دلیل کارهای بدم، در عذاب بودم، تا فلان روز، فلان خانم را در اینجا (این گورستان) به خاک سپردند و شب دفنش، امام حسین (ع) سه بار به دیدن او آمد و زمانی که بار سوم آمد، به فرشتگان امر کرد عذاب همسایگان آن خانم را بردارند و عذاب از ما برداشته شد و حالمان خوب شد.
آن عالم وقتی از خواب برخاست. آن زن را جستوجو کرد و او را یافت و از حال مرگ و محل دفن شدنش سؤال کرد. همانگونه بود که آن مرد در خواب گفته بود. عالم از اعمال آن زن پرسید و عملی نیافت، مگر مداومت به خواندن زیارت عاشورا در هر روز.
پس، ای برادرم! به دوستی و وفاداری آن حضرت نگاه کن که زنی را که زیارت عاشورا میخوانده، در شب اول قبرش سه بار ملاقات نموده و او را از شفاعت و برکات خود محروم نمیکند و اثر آن حتی به همجواران مُرده او نیز میرسد حتی مردی که باج میگرفت و عذاب از امثال او برداشته میشود.
ای پروردگار! در هر حال و هر زمانی تا به ابدترین ابدها به روح مطهر آن حضرت، از طرف ما سلام و صلوات و تحیت بفرست، به عدد آنچه علمت به آن احاطه دارد و تا به آن حد که رضایت در آن باشد و تا به آن اندازهای که تمامی نپذیرد.
به نام خدا
حمد و سپاس خدایی را که بر ما منت نهاد و ما را از پیروان شریعت نبی مکرم اسلام و از رهروان مسیر ولایت قرار داد.
مرور تاریخ کشور عزیزمان ایران و توجه به هر گوشه و برهه ای از آن ، مویدی است بر ریشه دواندن روحیه حق طلبی و استکبارستیزی مردم این مرز و بوم. قیام های مردمی مختلف علیه حاکمان جور زمان ، دفاع از تمامیت ارضی کشور در برهه های مختلف تاریخی ، به ستوه کشاندن حکومت سلطه پهلوی ، دفاع از ارزش های مکتبی ، نثار کردن خون فرزندان این کشور در دفاع از ارزش های دینی و تمامیت ملی آن و پایداری در مقابل فشارها و توطئه های جانکاه ، همه و همه تابلوهایی مصور از این ویژگی تغییر ناپذیر این مردم مسلمان به حساب می آیند و قطع و یقین خدعه گران این نظام اسلامی به خوبی عیار این مردم را باید تاکنون درک کرده باشند.جدای از ساری و جاری بودن این ویژگی در بین عموم مردم ، قشر دانشجو و جنبش دانشجویی نشان داده است که همواره به عنوان یک بازوی تاثیرگذار در رویدادهای مختلف کشور به ایفای نقش پرداخته است و همین امر فزونی حساسیت و دقت در باب دانشجو و فضای دانشگاهی را بیان می کند.از همین روست که همواره شاهد تاکیدات مهم و مکرر بزرگان نظام در این باب از یک سو و توطئه ها و سرمایه گذاری های مختلف مستکبرین جهت تحقق اهداف شومشان با بهره گرفتن از این قشر از سوی دیگر بوده ایم که همین امر لزوم هوشیاری و دقت همه جانبه قشر دانشجو را می طلبد خصوصا در شرایط کنونی کشور که به مثابه پیچی است تاریخی هم برای کشور عزیزمان و هم نظام حاکم بر جهان.
نکته حائز اهمیت در شرایط کنونی ، تلاش در جهت حفظ اتحاد و انسجام ملی و حفظ ثبات داخلی کشور است که باید بین همه اعضای یک خانواده بزرگ به نام ایران اعم از مسئول ، مرئوس ، دانشگاهی ، بازاری ، روحانی ،همه و همه تحقق پیدا کند که نقطه عطفی است در ناکام گذاشتن همه توطئه ها. در کنار این نکته مهم ملی توجه ویژه به معیشت و وضعیت اقتصادی جامعه و رفع مشکلات اقتصادی ، وضعیت اشتغال افراد ، برخورد جدی با مفاسد اقتصادی ، توجه ویژه به مشکلات فرهنگی موجود در حوزه های مختلف ، خواسته به حقی است از دولتمردان و مسئولان نظام اسلامی ، که رفع مشکلات حاضر ، گامی در جهت مستحکم تر کردن این حلقه اتحاد و همدلی خواهد بود.در طرف مقابل هم عیان گری نیات پلید توسط مستکبرین کنونی در توهین های مکرر به ساحت نبی مکرم اسلام و اقدامات مختلف در جهت انحراف موج بیداری اسلامی درکشورهای منطقه، کشتار اخیر مردم غزه توسط رژیم غاصب صهیونیستی ، کشتار فجیع مسلمانان در کشورهایی مثل میانمار، توطئه گری در سوریه و برنامه ریزی حساب شده در کشورهای اصطلاحا مسلمان همسایه ایران همه و همه بیداری و بصیرت تاریخی ملت ایران را می طلبد تا با اقدام متناسب و منطقی خود مثل همیشه معادلات انجام گرفته شده را ناتمام گذارد. دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مازندران باری دیگر در فرصت مغتنم فعلی (16 آذر ماه 91 )پایبندی خود به آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و منویات مقام معظم رهبری را اعلام داشته و تلاش همه جانبه خود در جهت عزت وسربلندی این میراث شهدا را مجددا تاکید می کند.
" والعاقبه للمتقین "
تو این سایت میتونید اسم تمامی هیئت علمی های کشور (حتی دانشگاه خودمون !) رو ببینید
لینکش کردیم
امروز ۱۲ آذر ۱۳۹۱ اولین کرسی آزادفکری با عنوان "افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو، درست یا نادرست؟" در سالن آمفی تئاتر داروسازی با حضور حدود ۳۰ تن از دانشجویان از رشته های مختلف بر گزار و حدود ۲ ساعت با ارائه نظر همه افراد حاضر به طول انجامید.
در خلال جلسه با اعطای جوایزی به قید قرعه از مدعوین تشکر به عمل آمد.
نیمساعتها!
كتابخوانى را بايد جزو عادات خودمان قرار دهيم. به فرزندانمان هم از كودكى عادت بدهيم كتاب بخوانند؛ مثلاً وقتى مىخواهند بخوابند، كتاب بخوانند. يا وقتى ايام فراغتى هست، روز جمعهاى هست كه تفريح مىكنند، حتماً بخشى از آن روز را به كتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستانها كه نوجوانان و جوانان محصّل، تعطيلاند حتماً كتاب بخوانند. كتابهايى را معيّن كنند، بخوانند و تمام كنند. افرادى كه كار روزانه دارند مثلاً كارمند ادارى، كارگر، كاسب و يا كشاورز هستند وقتى به خانه مىآيند، بخشى از زمان را گرچه نيمساعت براى كتاب خواندن بگذارند.
چقدر كتابها را در همين نيمساعتها مىشود خواند! بنده دورههاى بيست جلدى و بيست و چند جلدى كتاب را در همين فاصلههاى ده دقيقه، بيست دقيقه و يك ربع ساعته خواندهام. پشت اين كتابها را هم يادداشت مىكنم كه معلوم باشد. شايد صدها جلد كتاب را همينطور در اين فاصلههاى كوتاه ده دقيقهاى خواندهام. بسيارى از افراد را هم مىشناسم كه اين گونهاند.
مصاحبه پس از بازدید از سومین نمایشگاه بینالمللی كتاب - 19/2/1369
پیش از خواب!
در منزل خود من، همهى افراد، بدون استثنا، هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد. خود من هم همينطورم. نه اينكه وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مىكنم، تا خوابم مىآيد، كتاب را مىگذارم و مىخوابم. همهى افراد خانهى ما، وقتى مىخواهند بخوابند حتماً يك كتاب كنار دستشان است. من فكر مىكنم كه همهى خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند. توقع من، اين است. بايد پدرها و مادرها، بچهها را از اول با كتاب، محشور و مأنوس كنند. حتى بچههاى كوچك بايد با كتاب انس پيدا كنند.
مصاحبه در جريان بازديد از نمايشگاه كتاب - 26/02/1374
منبع: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=9297
فرصتهای اندك
من مىخواهم خواهشى از مردم بكنم و آن اين است: كسانى كه وقتهاى ضايع شوندهاى دارند؛ مثلاً به اتوبوس يا تاكسى سوار مىشوند، يا سوار وسيلهى نقليهى خودشان هستند و ديگرى ماشين را مىراند، يا در جاهايى مثل مطب پزشك در حال انتظار به سر مىبرند و به هرحال اوقاتى را در حال انتظار به بىكارى مىگذرانند، در تمام اين ساعات، كتاب بخوانند. كتاب در كيف يا جيب خود داشته باشند و در اتوبوس كه نشستند، كتاب را باز كنند و بخوانند. وقتى هم به مقصد رسيدند، نشانى لاى كتاب بگذارند و باز در فرصت يا فرصتهاى بعدى آن را باز كنند و از همانجا بخوانند.
بنده خودم چند جلد قطور از يك عنوان كتاب را در اتوبوس خواندم! قضيه مربوط به قبل از انقلاب است كه چند روزى براى انجام كارى از مشهد به تهران آمده بودم... وضعيت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خيلى آزار دهنده بود و نمىتوانستيم تحمل كنيم. دلم مىخواست سرم پايين باشد و خواندن كتاب در چنين وضعيتى بهترين كار بود. ساعتى را كه به اين حالت مىگذراندم احساس نمىكردم ضايع مىشود. آن وقتها تقريباً يكساعت طول مىكشيد تا آدم با اتوبوس از جايى به جاى ديگر مىرفت. بعضى وقتها اين جابجايى كمتر يا بيشتر هم طول مىكشيد. بههرحال چنين يكساعتهايى را احساس نمىكردم كه ضايع مىشود؛ چون كتاب مىخواندم.
مصاحبه در پايان بازديد از نهمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران - 22/02/1375
بهجای آگهی تلویزیونی
گاهى مىبينيد يك نفر پاى تلويزيون نشسته و منتظر يك فيلم است. تلويزيون آگهى تبليغاتى پخش مىكند و گاهى پخش تبليغات بيست دقيقه طول مىكشد. يكوقت است كسى به آن تبليغات احتياج دار؛ اما كسى كه احتياج ندارد آگهیهاى تبليغاتى را ببيند، اين بيست دقيقه را چرا بىكار بنشيند!؟ يك كتاب دمِ دستش باشد؛ بردارد و بيست دقيقه مطالعه كند. اگر مردم ما عادت كنند كه از اين وقتهاى ضايعشونده براى مطالعهى كتاب استفاده كنند، جامعه خيلى پيش خواهد رفت و فرهنگ كشور، خيلى ترقى خواهد كرد.
مصاحبه در پايان بازديد از نهمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران - 22/02/1375
من توقعم اين است كه مردم ما كتابخوانى را جدى بگيرند. البته جمعى از مردم جدى مىگيرند؛ اما همه اين طور نيستند. من مىخواهم خواهشى از مردم بكنم و آن اين است: كسانى كه وقتهاى ضايعشوندهاى دارند؛ مثلا به اتوبوس يا تاكسى سوار مىشوند، يا سوار وسيلهى نقليهى خودشان هستند و ديگرى ماشين را مىراند، يا در جاهايى مثل مطب پزشك در حال انتظار به سر مىبرند و بههرحال اوقاتى را در حال انتظار به بىكارى مىگذرانند، در تمام اين ساعات، كتاب بخوانند. كتاب در كيف يا جيب خود داشته باشند و در اتوبوس كه نشستند، كتاب را باز كنند و بخوانند. وقتى هم به مقصد رسيدند، نشانهاى لاى كتاب بگذارند و باز در فرصت يا فرصتهاى بعدى آن را باز كنند و از همان جا بخوانند.
بنده خودم چند جلد قطور از يك عنوان كتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضيه مربوط به قبل از انقلاب است كه چند روزى براى انجام كارى از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلايلى نمىخواهم اسم كتاب را بگويم. وضعيت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خيلى آزار دهنده بود و نمىتوانستيم تحمل كنيم. دلم مىخواست سرم پايين باشد و خواندن كتاب در چنين وضعيتى بهترين كار بود. ساعتى را كه به اين حالت مىگذراندم احساس نمىكردم ضايع مىشود. آن وقتها تقريبا يك ساعت طول مىكشيد تا آدم با اتوبوس از جايى به جاى ديگر مىرفت. بعضى وقتها اين جابجايى كمتر يا بيشتر هم طول مىكشيد. بههرحال چنين يك ساعتهايى را احساس نمىكردم كه ضايع مىشود؛ چون كتاب مىخواندم.
مصاحبه در پايان بازديد از نهمين نمايشگاه بينالمللى كتاب تهران - 22/02/1375
منبع:http://farsi.khamenei.ir/memory-content?id=9334
... اهتمام به كتاب در واقع قوامش به اهتمام به كتابخوانى است. در جامعه بايد سنت كتابخوانى رواج پيدا كند. فايدهى سوادآموزى اين است. اثر حركت و نهضتى كه در كشورها براى ريشهكن كردن بيسوادى انجام ميگيرد، عبارت است از همين، كه بتوانند از اين مجموعهى عرضهكنندهى فكر و ذوق و استعدادِ ديگران استفاده كنند؛ اين بدون كتابخوانى امكانپذير نيست. به گمان من يكى از بدترين و پرخسارتترين تنبلىها، تنبلى در خواندن كتاب است. هرچه هم انسان به اين تنبلى ميدان بدهد، بيشتر ميشود.
... و من عرض كنم؛ ما در كشورمان، در جامعهى خودمان، از واقعيتى كه در اين زمينه وجود دارد، راضى نيستيم. بله، درست است؛ امروز حجم كتابهائى كه توليد ميشود، با گذشته خيلى تفاوت كرده است؛ گاهى چند برابر كتاب منتشر ميشود، يا تيراژ كتابها بالا ميرود؛ ليكن اين كافى نيست؛ اينها براى كشور ما خيلى كم است. بايد جورى بشود كه در سبد كالاى مصرفى خانوادهها، كتاب يك سهم قابل قبولى پيدا كند و كتاب را بخرند براى خواندن، نه براى تزئين اتاق كتابخانه و نشان دادن به اين و آن.
به هر حال من، هم تشكر ميكنم از مجموعهى مسئولان امر كتاب، و هم خواهش ميكنم كه به مسئلهى كتاب به شكل جدىترى نگاه شود. كارى كنيم كه كتابخوانى يك امر رائج بشود و كتاب از دست جوان ما نيفتد.
چقدر فضا غم آلود است
آری
مثل اینکه نزدیک است...
نظر رهبر در مورد مذاکره با امریکا
به تلاش دانشجویان گمنام بسیجی ای مراسم با حداقل هزینه و با کیفیتی مناسب در تاریخ سه شنبه ۲۳ آبان در مسجد النبی دانشگاه علوم پزشکی مازندران برگزار شد
سخنرانان این جلسه حاج آقا مستقیمان، مسئول نهاد رهبری و راوی دفاع مقدس جناب آقای منصف بودند.
برای آشنایی بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید
خیلی باحاله و خبرای جالبی داره
جلسه دوم حلقه های صالحین پیرامون مسئله آزادی در روز سه شنبه با حضور اعضای شورا برگزار شد
اعضای غایب:مسئولین بازرسی و فرهنگی و مسئول دفتر
موضوع بحث:"تعریف آزادی"
مدت جلسه ۵۰ دقیقه
باحضوردرسايت قبرستان بقيع راجزءميراث شيعيان قراردهيد،دراین لحظه هنوزبه4940 امضادیگرنیازاست تااين مكان مقدس توسط يونسكوثبت جهانی شود.جهت شرکت دراین امرخیر،به محبین اهل بیت این پیام را نشردهید.
اولین جلسه نشریه مسیر با حضور مدیر مسئول، سردبیر و مسئولین پایگاه ها و مسئولین بررسی و تحلیل و فرهنگی حوزه و پایگاه ها در دانشکده داروسازی در تاریخ ۳۰/۷/۱۳۹۱ ساعت ۱۵ در دانشکده داروسازی برگزار گردید.
ایمیل نشریه: B.masir@mailfa.org
آدرس وبسایت بسیج دانشگاه: www.Bmazums.ir
باسلام
موضوع انتخاب شده برای حلقه خاص برای روز سه شنبه :
آزادی انسان
منابع مطالعاتی: کتاب آزادی انسان/شهید مطهری/انتشارات مکتب صادق/دبیرخانه بینش مطهر
عزیزان میتوانند پیرامون آزادی در فضای مجازی از جمله سایت تبیان هم مطالعه داشته باشند.
در تاریخ ۲۵/۷/۱۳۹۱ ساعت ۱۵ تا ۱۶ برگزار شد
مکان : دانشکده داروسازی
حضار:۱۰عضو شورای پایگاه و مسئول بررسی و تحلیل حوزه و جانشین برادر حوزه بسیج دانشجویی علوم پزشکی
عناوین اصلی جلسه:
تعیین نام حلقه:
شهید احمدرضا احدی، رتبه ۱ کنکور تجربی سال۱۳۶۴، ورودی رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی
بحث تشکیلاتی :
از قبیل پیگیری کار نیروی انسانی و ارائه برنامه کرسی آزادفکری به مسئول بررسی و تحلیل پایگاه
کرسی آزاد فکری معرفتی:
بیست دقیقه با شرکت همه اعضا با موضوع"هدف زندگی" چیست؟
قرائت وصیت نامه شهید احدی
به نظرم می آید باید در این اندک فرصت عمر شناخت و شناخت و شناخت
فهمید و فهمید و فهمید
تلاش و تلاش و تلاش
وقت زیادی نیست حقیقتا
نکند به خودمان بیاییم و بدون تحصیل فارغ التحصیل شویم
واقعا مرا به وحشت می اندازد
یک عمر کوتاه و یک مسیر بی پایان
با خودم فکر می کنم دلیل آفرینشم چه بوده؟
من در این ساعت دنیا کدام چرخ دنده هستم؟
نکند چرخ دنده بدی باشم و موجب اختلال شوم
می گویم به وضع خودم باید بیشتر فکر کنم
بیشتر و بیشتر و بیشتر
نمی دونم تا چند دقیقه به این حالت تفکر بمونم و بعدش دوباره روزمرگی
خدایا روزمرگی مرا در جهت رسیدن به خودت قرار بده
خدایا غفلت مرا با فایده قرار بده اگر صلاح این است که غافل باشم
((برگرفته از ایرانیان بلاگ))
در تاریخ 19 مهر 91 برگزار شد
تصمیمات:
حلقه اول تشکیل شود
پایش علمی بسیجیان صورت گیرد
تعداد صفحات : 6